شاید از خودتان بپرسید که یک داستان نویس چرا باید کتاب قدرت عادت را بخواند؟ چنین کتابی چه کمکی به نوشتن کتاب و داستان میکند؟ آیا لازم است یک داستان نویس، کتابی غیر از رمان و ادبیات بخواند؟ یا چه دلیلی دارد که برای نوشتن، روی عادتهای خودمان کار کنیم؟ جواب این همه سوال فقط در یک جمله خلاصه میشود:«عادت نوشتن، اولین قدم برای موفقیت در نویسندگی است». اگر تصور میکنید که نویسندگی بدون استمرار و حرکت در طول زمان امکان پذیر است، احتمالاً نویسندگی را درک نکرده اید. یا تصور میکنید که نویسندهها، جان میکنند و یک رمان مینویسند. و بعد از آن مینشینند که کتابشان به فروش برود و بعد از آن دیگر کاری ندارند. در حالی که این بزرگترین اشتباه در نگاه به نویسندگی است.
قدرت عادت با قصه
قدرت عادت با یک قصه ساده شروع شد از کسی که حافظه کوتاه مدتش را از دست داده است. این زن بعد از تصادفی که داشته، دیگر نمیتواند فعالیتهای روزمره جدیدی یاد بگیرد. زن باید کارهای روزمرهاش را به شوهرش بسپارد، بدون این که بداند چرا این کار را باید انجام بدهد. اتفاق دردناکی که باید با آن کنار بیاید.
قصه از زمانی شروع میشود که یک روز صبح دیرتر از معمول بیدار میشود، و میبیند که همسرش در خانه نیست. به مدت دو ساعت، تمام اطراف خانه را میگردد. به پلیس و بیمارستانها سر میزند و اطلاعات میگیرد. و بعد از کلی استرس و فشار، وقتی به خانه برمی گردد، میبیند که همسرش روی مبل نشسته و تلویزیون نگاه میکند. یعنی چه اتفاقی افتاده؟
ادامه مطلب در: کتاب قدرت عادت کتاب خوبی نیست
.
- ۰۱/۰۹/۰۵